About Me

Mein Foto
صبای ایران
آیا صدای صبا را می شنوید؟
Mein Profil vollständig anzeigen

Blog Archive

Powered by Blogger.

آیا صدای صبا را می شنوید؟

نامه رضا هفت برادران پدر مجاهد شهید صبا هفت برادران - من رضا، پدر صبا هستم، دلم می خواهد این نامه را همه ارگان ها و افرادی که دست اندرکار حقوق بشر هستند بخوانند، و بگویند سهم صبا از حقوق بشر، یا حقوق انسان کجاست؟ روز شنبه بیستم فروردین سال ۱۳۹۰، حدود ساعت پنج و نیم بامداد، در حالی که، در بیمارستانی که دو سرباز مثل یک زندانی مواظب من بودند، به دنبال درخواست اهدای خون از این و آن بودم، تا زندگی صبا را نجات دهم، سرباز سوم رسید و گفت دخترت مرد! ادامه...

Follower

postheadericon قذافی، از آغاز تا پایان

با سقوط رژیم لیبی، دورانی که بیش از 40سال از تاریخ لیبی را با یک دیکتاتوری مطلقه دربرمی‌گیرد، بسته می‌شود. شخصیت پیچیده سرهنگ قذافی نمونه منحصربه‌فردی از دیکتاتوری در حکومت است.

گزارشی حاضر مهمترین رخدادهای حکومت قذافی از روز به حاکمیت رسیدن او در سال 69 را به رشته تحریر درآورده است:

تصویرش سقوط کرد و نتوانست تا سپتامبر امسال که سالگرد آغاز حاکمیت او در 42سال پیش بود، بالا بماند.

معمر قذافی، ستوان جوان ارتش لیبی، یک انقلاب سفید را علیه ملک ادریس به اجرا گذاشت. لیبیاییها از خانه‌های خود خارج شدند تا به حاکمان جدید طرابلس که مشروعیت خودشان را از تجربه افسران آزاد مصر وام گرفته بودند، تبریک بگویند. این عبارتی است که شورای انقلاب در آن زمان اعلام کرد.

ولی قذافی خیلی سریع خودش را از دست دوستانش خلاص کرد. او به‌تدریج یکه‌تاز شد و خودش را به‌عنوان تنها رهبر کشور منصوب کرد، او عنوان رهبر انقلاب را به خودش داد. صاحب چیزی تحت عنوان کتاب سبز یا تئوری سوم که از حکومت مردم بر مردم سخن می‌گوید. این نمای بیرونی بود اما در پس آن چنین خلوصی وجود نداشت.

قذافی مسائل داخلی لیبی را حل‌ناشده گذاشت و توجه خود را روی شرق و غرب متمرکز کرد و به‌دنبال طرح گسترش جغرافیایی، تحت عنوان وحدت بود که همگی آنها به شکست انجامید، به‌نحوی که بعضی از این شکستها به دشمنی آشکار انجامید.

پس از آن قذافی به گسترش از طریق درگیری مسلحانه روی آورد که تنها نمونه فاجعه‌بار آن چاد بود، جنگ چاد در منطقه اوزو با انتقال رسمی این منطقه استراتژیک به چاد و به‌رسمیت شناختن این امر توسط خود قذافی پایان یافت.

پس از آن یک مرحله دیگر در تاریخ لیبی شکل گرفت که اهمیت آن نیز کمتر از مراحل قبل نبود. این بار درگیری با غرب بود.

در این مرحله قذافی حمایت از گروهایی مثل ارتش جمهوریخواه ایرلند و باسک در اسپانیا و گروه جدایی‌طلب جزیره صقلیای ایتالیا را تجربه کرد.

پس از آن نوبت به واقعه لابال رسید، کشته شدن 2سرباز و زخمی ‌شدن بیش از 230تن در یک کلوب شبانه در برلین بر اثر یک انفجار که طرابلس متهم به طراحی برای آن شد.

واکنش آمریکا زیاد به‌طول نیانجامید و بعد از چند روز نیروی هوایی آمریکا طرابلس و سرت را هدف قرار داد ولی قذافی به شکل معجزه‌آسایی از آن جان سالم بدر برد.

واکنش‌ها در این‌جا متوقف نشدند و جنگ تبلیغاتی سختی علیه رژیم لیبی آغاز شد و گسترش یافت.

2سال بعد از حادثه لابال قذافی یکبار دیگر مطرح شد، این بار یک هواپیمای پان آمریکن بر فراز شهر لاکربی اسکاتلند منفجر شد که نتیجه‌ این انفجار 270کشته بود.

انگشتهای اتهام به‌سوی طرابلس رفت و به‌ یک تحریم در سال ۱۳۹۲ انجامید.

در همین زمان دیکتاتوری در لیبی به درجه بی‌سابقه‌یی رسید. اختناق بی‌سابقه با زنجیره‌یی از ترور در داخل و خارج کشور و فاجعه زندان بوسلیم در سال 96 و قتل فجیع یک روزنامه‌نگار در سال ۲۰۰۵.

سالهای محاصره بر مردم لیبی سنگین و طولانی و با سکوت کشورهای عرب همراه بود. قذافی به شکل قابل‌توجهی سیاست خارجی خودش را متوجه اتحاد در قاره سیاه کرد.

ولی دموکراسی تازه شکل گرفته آفریقا با احتیاط با این مرد برخورد کرد و طرح او را در راستای افکار توسعه‌طلبانه او دانست.

روزهای از پی هم می‌گذشتند و شرایط در لیبی یکسان می‌نمود.

در دسامبر ۲۰۰۳ قذافی در برابر خبرنگاران ظاهر شد تا اعلام کند، کشورش از برنامه گسترش سلاح کشتار جمعی کوتاه آمده است.

چند ما قبل از آن لیبی به عضویت شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد انتخاب شده بود که اعتراض شدید سازمانهای مدافع حقوق‌بشر را به‌دنبال داشت.

دورانی از گشایش به‌سمت غرب شروع شد که برقراری روابط دیپلوماتیک با آمریکا در در سال ۲۰۰۶ اوج آن بود.

هیچ‌کدام از اینها به‌حاکمیت قذافی آسیبی نرساند، تا این‌که آغاز پایان او با سرنگونی زین‌العابدین بن علی در یکی از روزهای ژانویه ۲۰۱۱ فرا رسید.

قذافی به‌صحنه آمد تا به تونسیها بگوید آنها رهبر بزرگی را از دست داده‌اند.

تنها یک ماه بعد از آن بود که پایان او شروع شد.

جرقه انقلاب لیبی در بنغازی زده شد و پس از مراحلی غرب از طریق ناتو وارد شد.

این یک ضربه بزرگ به مردی بود که خود را رهبری می‌دانست که هیچ صدایی بالاتر از صدای او وجود ندارد.

قذافی: «من به آنها نشان می‌دهم که معمر القذافی، رهبر مردمی، ملیونها نفر از من حمایت می‌کنند، یک پیام به ملیونها نفر از صحرا تا صحرا می‌دهم، من و ملیونها نفر برای پاکسازی وجب به وجب لیبی‌خانه به خانه، کوچه به کوچه و نفر به نفر اقدام می‌کنیم تا کشور از آلودگی پاکسازی شود».

تهدیدهایی که انقلابیون را از پیشروی به سمت طرابلس باز نداشت،

اکنون صفحه قذافی در تاریخ لیبی بعد از کشته شدن هزاران نفر و ویرانی کامل کشور بسته شد.

تاریخ به‌یاد خواهد سپرد که خیمه‌یی که در مقابل بادهای غربی مقاومت کرد، چگونه با فریاد مردمی که خواهان لیبی جدید بودند، فروریخت.

سایت همبستگی ملی

مجاهدین خلق ایران