About Me
Blog Archive
-
▼
2011
(652)
-
▼
August
(73)
- رئیس سازمان ملل در بغداد ادعای نخست وزیر نوری الما...
- هفتم شهریور ماه سالروز اعدام 20 تن از مردم سقزدر ...
- اسامی جدید بازداشتهای ارومیه
- دروغ تبلیغاتی قوه قضاییه و شوی تبلیغاتی به عنوان آ...
- درگیری رو در رو جوانان آذربایجانی با سنگ
- بازداشت شهروندان کُرد ساکن روستاهای اطراف کوهستان...
- آیت الله خامنه ای مسئول سلامتی کروبی و موسوی است
- اسامی ۱۰ تن از بازداشت شدگان در شمال غرب کشور
- نیروهای امنیتی برای جلوگیری از برگزاری هر گونه تجم...
- تظاهرات ایرانیان آزاده در واشینگتن برای «حذف مجاه...
- عشق بر استبداد پیروز است
- شماری از فعالان مدنی در آذربایجان بازداشت شدند
- کارشناس اف. بی.آی درامور ضداطلاعات تروریسم, سندسا...
- بیاد کاپیتان فروزان عبدی ...یادش گرامی باد
- بیانیۀ جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی قتل عام ...
- سرنگوني سرنوشت همه ديکتاتورهاست - پيام مسعود رجوي ...
- سپر انسانی مادران کرد صلح در نوار مرزی
- اتحادیه اروپا، سپاه قدس جمهوری اسلامی را به دلیل پ...
- صدوبیست و سومین روز تحصن هواداران سازمان مجاهدین ...
- بی خبری کامل از وضعیت و شرایط زندانی سیاسی علی معزی
- مجازات لاجوردي دژخيم
- انتقال مجدد حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس زندانی به ...
- انتقال فرشاد کمانگر یکی از زندانیان اعتصابی زندان ...
- نجات جان ۳۴۰۰تن از اعضای مجاهدین یک تصمیم سیاسی نیست
- تحصن ایرانیان آزاده و حامیان اشرف در ژنو وارد پنجم...
- خانم رجوی پیروزی مردم لیبی را تبریک میگوید و آن ر...
- حزبالله سایبر در ایران٬ گروهی تازه برای مقابله با...
- هزاران تن از معترضان سوری به خیابانها ریختند و خطا...
- شادی مردم لیبی / سقوط رژیم قذافی،
- افت فشار خون و به وخامت گراییدن وضعیت جسمی زندانی ...
- پنج هزار روز حبس بدون مرخصی یک زندانی سیاسی
- قذافی، از آغاز تا پایان
- نگرانی جمهوری اسلامی ازتظاهرات ایرانیان درآمریکا
- نگرانی جنبش سبزدرمورد لیست تروریستی آمریکا
- ادامه فروپاشی دومینه وار دیکتاتورها
- قحطی زدگان سومالی به اردوگاههای جديد منتقل می شوند
- بیش از ۱۰۰۰وکیل و حقوقدان عراقی و عربی از حکم دادگ...
- مادر حسین رونقی: گفتند اگر مصاحبه کنی دخترانت را ه...
- احضار فعال کارگری برای اجرای حکم غیر قانونی و غیر ...
- گزارشگران حقوق بشر سازمان ملل: "جنایت علیه بشریت" ...
- گزارشی کامل از وضعیت بهروز جاویدتهرانی
- بیست وهشتم مرداد 32 شکستی تلخ و تجربهیی بزرگ
- بیست وهشتم مرداد1358 : اعدام و سرکوب مردم کردستان ...
- در قزل حصار كمبود جا و امكانات بهداشتي, بحراني شده...
- بیش از پنجاه شهروند بهایی در زندانهای ایران محبوس...
- بیست و چهارمین روز اعتصاب غذای دو زندانی کُرد
- بیست و چهارمین روز اعتصاب غذای دو زندانی کُرد
- هاوارد دین: شرایط ساکنین اشرف بسیار خطرناک است!
- نامه سرگشاده: درخواست برای آزادی موسوی وکروبی وهم...
- کمیته امریکایی برای ساکنین کمپ اشرف اظهارات با عنا...
- کنفرانس بینالمللی با حضور قانون گذاران و شخصیتهای...
- حسین پویا - «مجاهدین را از لیست در نیاورید»
- زندانی سیاسی حسین رونقی به بیمارستان منتقل شد
- افشاگری حسن داعی در مورد ارتش سایبری نایاک ، لابی ...
- اگر یک گروه توسط وزارت خارجه امریکا به عنوان یک گر...
- شخصیتها، ژنو و سوئیس را فرامیخوانند تا به نفع مخا...
- گردان های بسیج
- دو زندانی سیاسی کرد به بند زندانیان خطرناک در زندا...
- حکم اعدام معلم زندانی عبدالرضا قنبری
- سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس بین المللی ژنو
- حملات سایبری گسترده گروه ناشناس به وبسایت وزارت ...
- مقاله ای از صادق سیستانی، زندانی سیاسی با سابقه ...
- ديدار مريم رجوي از تحصن در ژنو
- وخامت وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی زندانی سیاسی
- به پا خاستگان سوری، صف بندی بین المللی را تحمیل می...
- احضارخانم داودی همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی به و...
- بان گی مون: حکومت سوریه به سرکوب مخالفان پایان دهد
- افطار در نشست مادران صلح با خانواده زنده یادان سحا...
- اتهام بي اساس! مقاله اي از زنداني از بند رسته صادق...
- كريم قصيم : باتلر , «پيشخدمت» خامنه اي؟
- بیانیه جمعی از روزنامه نگاران زندانی به بهانه ۱۷ م...
- اتحاد
- رضا جوشن دچار سکته قلبی شد و وضعیت حادی دارد
-
▼
August
(73)
Powered by Blogger.
آیا صدای صبا را می شنوید؟
نامه رضا هفت برادران پدر مجاهد شهید صبا هفت برادران
- من رضا، پدر صبا هستم، دلم می خواهد این نامه را همه ارگان ها و افرادی که دست اندرکار حقوق بشر هستند بخوانند، و بگویند سهم صبا از حقوق بشر، یا حقوق انسان کجاست؟ روز شنبه بیستم فروردین سال ۱۳۹۰، حدود ساعت پنج و نیم بامداد، در حالی که، در بیمارستانی که دو سرباز مثل یک زندانی مواظب من بودند، به دنبال درخواست اهدای خون از این و آن بودم، تا زندگی صبا را نجات دهم، سرباز سوم رسید و گفت دخترت مرد!
ادامه...
Follower
نگرانی جنبش سبزدرمورد لیست تروریستی آمریکا
در درخواست عاجزانه و مصرانهٴ بیش از نیمی از هفتاد و دو تن به دولت آمریکا برای نگهداشتن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست سازمانهای تروریستی، و به دنبال آن، انتشار فحش نامه «کلمه» ـ ارگان نخست وزیر «دوران طلایی» ، نقاش آبستره بعدی و ”همراه” کنونی ”جنبش سبز” ـ برای چهار میخه کردن آن درخواست و تکمیل مراسم سنتی ”تبرا جویی از منافقین” (هر چند که کلب آستان ”علی” در روزنامه کیهان هنوز آن را کافی ندانسته است) ، از نظر محتوا فقط یک نکته جدید وجود دارد تا بقیه اش غرغره کردن محلولی است که وزارت اطلاعات سالها پیش برای رفع نیازهای تبلیغاتی آن زمانش ساخته و تا کنون حتی فرصت نکرده که آن مهملات را اقلا به روز کند. نکته جدید بیانیه ، جمله آخر آن است : « ما مؤکدا از دولت آمریکا درخواست میکنیم که از خلط هویت این سازمان شناخته شده تروریستی با کیان ”جنبش سبز” ایران خودداری کرده تا مردم ایران به مبارزه خود برای نیل به دموکراسی و حقوق بشر ادامه دهند». یک آدم بیخبر از همه جا با خواندن این جمله ممکن است از خود بپرسد: یعنی اگر دولت آمریکا از این خلط هویت خودداری نکند» آن وقت مردم ایران قهر میکنند و مبارزه خود برای نیل به دموکراسی و حقوق بشر را ول میکنند؟ اما آدمی که تا حدی به جریان امور وارد باشد، سؤال دیگری را از خود میکند: یعنی بهترین و کوتاه ترین راه برای رسیدن به دموکراسی، در پیش گرفتن بیراهه”مردم سالاری دینی” و بهترین شیوه رسیدن به حقوق بشر، پذیرش ولایت مطلقه فقیه، منتها با توجه بیشتر به اصول مغفوله قانون اساسی آن است؟
این پرسش ها همه موجه و منطقی اند، منتها منظور نویسندگان بیانیه هیچ کدام از اینها نیست. میخواهند به طور ساده بگویند که اگر نام سازمان مجاهدین از لیست سیاه در آید، اصلاح طلبان تقلبی از هر نوع ـ چه آنها که مورد دستکاری ژنتیکی قرار گرفته و از بازجویی و شکنجه گری به روزنامه نگاری و استادی دانشگاه استحاله یافته اند و چه آنها که از همان ”دوران طلایی” دست نخورده فسیل شده اند ـ همه دچار خسارت و زیان می شوند. باید دید چرا؛ چون پاسخ دادن به این سؤال ، کلی از ابهامایی را که در مورد ”جنبش سبز” و صاحبان ادعائیش وجود دارد و سعی در حفظشان میشود، برطرف می کند.
بیانیه می گوید«هنگامی که حرکت مردمی بعد از انتخابات ۱۳۸۸ در ایران آغاز شد، سازمان مجاهدین خلق به سرعت تلاش کرد که خود را با موج مردمی اپوزیسیون در ایران همراه و همکار نشان دهد تا حرکت دموکراتیک مردم ایران را امتیازی به نفع خویش قلمداد کند. سازمان یاد شده با این اقدام خویش به حکومت ایران کمک کرده تا به تظاهر کنندگان مسالمت جوی ایرانی برچسب هواداری از سازمان منفور مجاهدین خلق زده سرکوب بیرحمانه آنها را توجیه کند و ”جنبش سبز” را بی اعتبار نماید».
این ، روایت جعلی و مغرضانه ماجراست. اما من می خواهم پیش از گزارش مختصر واقعیت ماجرا، به یاد عریضه نویسان بیاورم که رژیم مقدس جمهوری اسلامی، برای کشتار مجاهدین نیازی به پیدا کردن بهانه ندارد. حکم قتل آنان را در همان ”دوران طلایی”خود ”امام راحل ”صادر و ابلاغ کرده بود. از آن پس هم اجرای بی تنازل این حکم تا همین ساعت، هیچ گاه دچار وقفه نشده است.
اما واقعیت ماجرا، از همان آغاز اعتراض های خیابانی به نتیجه انتخابات رژیم و حضور توده های ناراضی و معترض در تظاهرات خیابانی، آقای مسعود رجوی در سلسله بحث و گفتگوهایی که با رزمندگان اشرف داشت ـ و هر چند مباحثاتی ”درون سازمانی” شمرده می شد. ولی جریان کاملش را تلویزیون سیمای آزادی پخش کرد تا همگان از آن مطلع شوند ـ روی چند نکته با صراحت تأکید کرد. اول این که حضور مردم ناراضی از رژیم در خیابانها ، یک پیش برد جنبش اعتراضی و رساندن آن به بلوغ سیاسی ، هدف اصلی است؛ در این راستا، طبیعتا جهت حرکت است که اهمیت تعیین کننده دارد نه فرد یا افرادی که در راسش قرار می گیرند. اگر موسوی و کروبی قادر باشند در چنین جهتی حرکت کنند، وظیفه ماست که هیچ گونه حمایتی را از آنها دریغ نکنیم. سوم ما برای خودمان هیچ امتیازی از آنها نمی خواهیم؛ حتی اگر تصور میکنند لنگ و لگد زدن به ما کارشان را تسهیل می کند، می توانند این کار را هم بکنند، به شرط آن که از حرکت مردم در خیابان که در حال اوجگیری است ، خیلی عقب نیفتند و از ترس به راه افتادن سیل ، سعی در خشکاندن باریکه آبهایی که در حال پیوستن به یکدیگرند، نکنند. همین .
این واقعیت ماجراست. بی تردید انگیزه این حد از انعطاف پذیری و گذشت، مصالح جنبش نوپای اعتراضی بود، نه عظمت شخصیت یا درخشش سابقه ”همراهان” ی که یکیشان افتخار نخست وزیری در ”دوران طلایی” کشتارهای سال ۶۰ را داشت و دیگری نشان افتخار اجرای ”حکم حکومتی” در مجلس را بر سینه.
من از انگیزه واقعی به راه انداختن استریپ تیز هیستریک ”برائت از منافقین” خبر ندارم ولی از وحشت زدگی و سراسیمگی نمایش دهندگان می توان حدس زد که خطر عاجلی را در چشم اندازی که از نوک دماغشان فراتر نمی رود تشخیص داده اند. به نظر می رسد برای عریضه نویسان این خطر، امکان بیرون آمدن نامه مجاهدین از لیست سیاه وزارت خارجه آمریکا باشد ، لابد چون نمی خواهند روی تنها دستاورد گرانبهای دوران خاتمی برای اسلام عزیز مهر باطل شد بخورد. از نوشته رذیلانه ”کلمه ” ـ هر چند به این نکته هم اشاره کرده ـ ریختن آتش تهیه برای دعوت به شرکت در انتخابات مجلس ارتجاع استنباط میشود. اما پافشاری آنها در تثبیت موقعیت حضرات ”همراه” (و عیالات متحده شان) به عنوان رهبران اپوزیسیون اصیل و واقعی ، اگر از شیادی خاتمی گونه ناشی نشده باشد، از منتهای نزدیک بینی سیاسیشان حکایت دارد: به خیال خود خواسته اند از پیش، ”رقیب” فرضی آینده شان را از میدان به در کنند، غافل از این که مجاهدین خودشان را ”رقیب” آنها نمی دانند. آنها رقیب احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۸ بودند و با حرکات تشنج آمیز اخیرشان به همه نشان داده اند که از رقابت آزاد، برابر و مسالمت آمیز، با مجاهدین ناتوان اند؛اگر این توان را می داشتند، دیگر به وزارت خارجه آمریکا دخیل ”سبز” نمی بستند، آنها در واقع به دم و دستگاه به جا مانده از ”امام راحل” تعلق دارند، ولی عجالتا در آن دم و دستگاه هم از عنوانی جز ”سران فتنه” برخوردار نیستند. شاید دارند زور می زنند به مرتبه ”خواص بی بصیرت” ارتقا پیدا کنند و تا بعد ، پس از کسب اجازه شورای نگهبان ، به رقابت با ”جریان انحرافی، بپردازند. آینده نزدیک به همه این سؤالها پاسخ خواهد داد.
منوچهرهزارخانی