About Me
Blog Archive
-
▼
2011
(652)
-
▼
Oktober
(133)
- حسین رونقی ملکی بعد ازعمل جراحی به زندان اوین منتق...
- عضویت کشور فلسطین در یونسکو پذیرفته شد
- بازداشت سه تن از فعالین سیاسی و مدنی در مزار ندا...
- پارلمان انگلستان -اجلاس پارلمانی درباره کمپ اشرف
- وضعيت وخيم دكتر قاسم شعله سعدي
- روز آزادی امین،همراه با ژیلا بنی یعقوب و رضاخندان
- مهريه، هر روز شش زندانی
- پارلمان اروپا – استراسبورگ- کنفرانس مطبوعاتی دربار...
- بیانیه۱۸۰ نماینده پارلمان اروپا از تمامی گروههای پ...
- زندانی سیاسی علی معزی در شرایط خطرناک جسمی
- سپاه پاسداران بر اقتصاد ایران چنگ انداخته و هر روز...
- محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی در بند مخوف 209...
- پنج نماينده از کشورهای عربی که شاهد اعتراض های مرد...
- بیانیه مشترک انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی و انج...
- اتحادیه عرب خواهان توقف فوری کشتار غیرنظامیان در ...
- حکم 5 ساله ی زندان برای بهنام ابراهیم زاده فعال حق...
- فراخوان مریم رجوی به شورای امنیت برای حفاظت از ساک...
- استماع هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در کمیته خ...
- چین تجهیزات ردیابی تلفن همراه به رژیم می فروشد
- هوتن کیان، وکیل دادگستری و زندانی محبوس در زندان ت...
- خبرنگار تلویزیون سی ان ان، آروا ایمن:دولت مالکی ما...
- صد و بیست نماینده اروپا خواهان تمدید مهلت تعطیل ار...
- صدوهشتاد ودومین روز پایداری و استقامت متحصنین در ژنو
- زلزلهزدگان ترکیه، میان سرما بدون امکانات
- خانم وفامهر، از زندان آزاد شد
- اعدام یک زندانی در خرمدره به اتهام قتل مامور نیرو...
- عفو بین الملل حکومت سوریه را به شکنجه بیمارستان ها...
- دکتر ملکی : دانشگاهیان و مردم ایران در مقابل احکام...
- انتقال کوهیار گودرزی از سلول انفرادی به سلولهای چ...
- دانشگاه مازندران شاهد یکی از گسترده ترین تجمع های ...
- اعتراض فعالان حقوق زنان به حکم سنگین فرشته شیرازی
- اتحادیه اروپا تهدید کرد که درصورت عدم رفع نگرانی ا...
- دکتر سعید ماسوری، زندانی سیاسی11سال در بند بدون يك...
- شبنم رحیمی از افغانستان قهرمان مسابقات بوکس در آسی...
- حضور گسترده تونسی ها در انتخابات آزاد پس از بن علی
- زمین لرزهای که با قدرت ۳ /۷ ریشتر شرق ترکیه را ل...
- دو زندانی کرد، در خطر قریب الوقوع اعدام
- حکم اعدام سعید ملک پور برای بار دوم صادر شد
- بنیاد پارسا، یکی از منابع مالی نایاک ، لابی رژیم ت...
- تجمع کارگران لوله سازی اهواز و بازداشت تعدادی از آنها
- توزیع بنزین به بخش خصوصی واگذار می شود
- تظاهرات ایرانیان در واشنگتن مقابل کاخ سفید
- هرگز تسلیم نشو در مواجه با مشکلات لبخند بزن
- مردم سوریه: امیدواریم اسد به سرنوشت قذافی دچار شود
- تهدید عبدالفتاح سلطانی به صدور حکم 20 سال حبس
- ادامه اعتصاب کارگران در مجتمع پتروشیمی ماهشهر
- اعتراض عفو بینالملل به فرهنگ خشونت و استفاده سوء
- پایان تلخ امپراطوری قذافی و فرزندانش؛ آقای خامنه ا...
- بازداشت آیت نیافر فعال شناخته شده جنبش کارگری
- فراخوان به آمریکا ـ اتحادیه اروپا و ملل متحد اقدام...
- اولین گزارش گزارشگر ویژه ملل متحد احمد شهید در با...
- وکلای مدافع سپاه قدس در واشنگتن
- حسین رونقی ملکی: اعتصاب دارویی کرده است
- رضا خندان همسر نسرین ستوده : بدرقه ها سخت ترين لحظ...
- شادی مردم لیبی در مرگ قذافی
- کمیسیون حقوقبشر پارلمان تعیینتکلیف پرونده اشرف د...
- روز سه شنبه ۲۶مهر۱۳۹۰(۱۸اکتبر) یک کنفرانس بین الم...
- وزارت اطلاعات از تحویل دادن پیکر زندانی زندانی سیا...
- دیوان عالی کشور حکم اعدام دو زندانی سیاسی کرد را ت...
- مهره هماهنگ كننده لباس شخصي ها در تهران را بشناسيد
- طرح ترور سفیر سعودی در آمریکا مرحله جدیدی از صدور ...
- مجاهدین را همین الان از لیست خارج کنید از کمپ اشرف...
- چهل و دوتن از هنرمندان و شخصیتهای برجسته ایرانی کا...
- یک ایرانی آمریکایی به اتهام تلاش برای ترور عادل ال...
- نامه وبلاگ نویس زندانی سیامک مهر از درون زندان به ...
- كهريزكی ديگر در تبريز؛ شرح تكاندهنده وضعيت زندانيان
- بررسی آخرین وضعیت ابوالفضل عابدینی در گفتگو با وحی...
- زندانيان در كرمان به شكل گروهي شكنجه مي شوند
- بستری شدن زندانی سیاسی مهدی محمودیان در بیمارستان
- محکومیت پانزده تن از بازداشت شدگان مراسم افطاری رو...
- وضعیت وخیم جسمی زندانی سیاسی هادی عابدی باخدا در ...
- نگرانی نسبت به وضعیت یک فعال محیط زیست مریوانی
- سه وزیر رژیم اسلامی در لیست تحریمهای جدید اروپا
- مقاومت ایران ضمن استقبال از تحریمهای جدید اتحادیه ...
- دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)...
- چهارمین روز از تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه صنعت...
- مصاحبه با مادر شهیدان-در انتظار یک انقلاب مردمی
- هرانا؛ پیمان عارف از زندان آزاد شد
- اعتصاب کارگران پتروشیمی بندر امام علی رغم گذشت دو ...
- حکم یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق برای مرضیه وف...
- ادامه تجمع دانشجویان معترض دانشگاه صنعتی امیرکبیر ...
- نگرانی خانوادههای زندانیان سیاسی نسبت به جان زن...
- مجمع پارلمانی شورای اروپا بیانیه یی درحمایت از اش...
- بازار پارچه فروشان همچنان در اعتصاب است
- دیدار مهدی کروبی پس از هشت ماه با خانواده اش
- کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر در سلول انفرادی بند ۲...
- نامه محمد صدیق کبودوند به گزارشگر ویژه سازمان ملل ...
- مهدی سحرخیز: خامنهای شخصا مسئول جان پدرم و دیگر ز...
- عضو مجلس رژیم:پدر انوشه انصاری 20 میلیارد از باند ...
- آب آشامیدنی با طعم نفت
- عضو رسمي سپاه + مامور دوره اي در كيهان + بازجوي وح...
- بیاد چه گوارا...یادش جاودان باد
- فراخوان دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر برای تعطی...
- آلن جانسون سرلیف، لیما بووین و توکل عبدالسلام کرما...
- قیامکنندگان سوریه در کنارمجاهدان اشرف
- برنده نوبل صلح جايزه خود را به فعالان بهار عربی تق...
- کار "نظام" در سرکوب جامعه خوب پیش نمی رود
- بازداشت جمعی از ویدیو کلیپ سازان گروه های موسیقی ز...
- زندانی سیاسی ارژنگ داودی ۲۴ روز است که در بند ۲۰۹ ...
- اعتراض دانشجویان دانشگاه امیرکبیر با تحصن در ساختم...
-
▼
Oktober
(133)
Powered by Blogger.
آیا صدای صبا را می شنوید؟
نامه رضا هفت برادران پدر مجاهد شهید صبا هفت برادران
- من رضا، پدر صبا هستم، دلم می خواهد این نامه را همه ارگان ها و افرادی که دست اندرکار حقوق بشر هستند بخوانند، و بگویند سهم صبا از حقوق بشر، یا حقوق انسان کجاست؟ روز شنبه بیستم فروردین سال ۱۳۹۰، حدود ساعت پنج و نیم بامداد، در حالی که، در بیمارستانی که دو سرباز مثل یک زندانی مواظب من بودند، به دنبال درخواست اهدای خون از این و آن بودم، تا زندگی صبا را نجات دهم، سرباز سوم رسید و گفت دخترت مرد!
ادامه...
Follower
دکتر ملکی : دانشگاهیان و مردم ایران در مقابل احکام شلاق بر بدن دانشجویان به هر نحو ممکن انزجار و تنفر خود را از این اعمال نشان دهند
دکتر ملکی درمصاحبه با دانشجونیوز پیرامون اجرای حکم شلاق بر بدن دانشجویان، پیمان عارف و امین نیایی فر .
از سوی حاکمیت می گوید: شما نظر من را در مورد سابقه ی رفتار های مشابه حاکمیت در گذشته با دانشجویان و اساتید منتقد پرسیده اید. من در دوره های زندان نظام ولایی ١٣٦٠ ـ ١٣٨٠ ـ ١٣٨٨ تجربیاتی داشته ام که نه ناشی از شنیده ها و خوانده ها که با تمام وجودم آنها را لمس کرده ام. من از اعمال و رفتاری سخن می گویم یا می نویسم که طی ٣٢ سال بر سر انسانهای مدافع آزادی و مخالف با ظلم و استبداد آمده است، همان ده ها و صدها و هزاران دانشجو و استادی که زیر انواع شکنجه از جمله شلاق بدنهایشان سیاه شد یا طبق آن فتوای معروف "حتی الموت" زیر کابل و شکنجه شهید شدند."
متن کامل این مصاحبه :
جناب آقای دکتر ملکی؛ متاسفانه در روزهای اخیر حکم شلاق دو تن از دانشجویان، پیمان عارف و امین نیایی فر، به مرحله اجرا گذاشته شد. نظر حضرتعالی، به عنوان عضوی قدیمی از جامعه دانشگاهی، در مورد سابقه رفتارهای مشابه حاکمیت در گذشته در برخورد با دانشجویان و اساتید منتقد چیست.
دریافت سئوالات دوستان عزیز و تلاشگر سایت دانشجو نیوز درست در لحظاتی بود که این دو خبر مهم در سراسر جهان منعکس شد. پیروزی مردم لیبی با مرگ یکی دیگر از دیکتاتورها و انتشار گزارش دکتر احمد شهید در مورد نقض حقوق بشر در ایران. من این دو حادثه را به فال نیک می گیرم و ضمن تبریک به مردم لیبی و منطقه و مردم پیشگام ایران آرزو میکنم که صبح آزادی نزدیک باشد. و البته همه این تحولات و دگرگونی های شگرف در شرایطی صورت می گیرد که استبدادیان کشور ما بر بدن دانشجویان آزادیخواه چه دختر و چه پسر شلاق می زنند و برای هنرمندی مانند خانم مرضیه وفامهر و چند دانشجوی دیگر حکم شلاق صادر می کنند. راستی قدرت بدستان در ایران از صدر تا ذیل در کجای تاریخ ایستاده اند. آیا گوش دارند و نمی شنوند و چشم دارند و نمی بینند؟ شگفت نیست که این جماعت و همه ی دیکتاتورهای عالم تا دم مرگ عبرت نمی گیرند که بقول آن نویسنده اگر قرار بود دیکتاتورها عبرت بگیرند، دیکتاتور دوم بوجود نمی آمد .
اما شما نظر من را در مورد سابقه ی رفتار های مشابه حاکمیت در گذشته با دانشجویان و اساتید منتقد پرسیده اید. من در دوره های زندان نظام ولایی ١٣٦٠ ـ ١٣٨٠ ـ ١٣٨٨ تجربیاتی داشته ام که نه ناشی از شنیده ها و خوانده ها که با تمام وجودم آنها را لمس کرده ام. من از اعمال و رفتاری سخن می گویم یا می نویسم که طی ٣٢ سال بر سر انسانهای مدافع آزادی و مخالف با ظلم و استبداد آمده است، همان ده ها و صدها و هزاران دانشجو و استادی که زیر انواع شکنجه از جمله شلاق بدنهایشان سیاه شد یا طبق آن فتوای معروف "حتی الموت" زیر کابل و شکنجه شهید شدند. من در پاسخ به این سوال از صحنه های کابل خوران خودم در دهه شصت تعریف کنم. شما در نظر بگیرید که من در آن زمان نزدیک ۵٠ سال داشتم و فرد نسبتا شناخته شده ای بودم و بعنوان استاد با سابقه و رییس دانشگاه تهران در زندان بودم حال دیگر شما حدس بزنید که با دیگران چه کرده اند.
درست به خاطر دارم وقتی بچه ها پاهایشان زیر کابل متکایی می شد (اصطلاح پای کابل خورده و ورم کرده)، از رابطه ی پا و دمپایی سخن می گفتند و هم بندی ها علیرغم تحمل شکنجه اینقدر با روحیه بودند که با شنیدن داستانهای همدیگر از خنده روده بر می شدند. من در اینجا اجازه می خواهم کمی از خاطرات خودم در رابطه پا و دمپایی بگویم .
یکبار که در بازجویی بودم، بازجو سئوالی از من کرد و جوابی برایش نوشتم که به مزاقش خوش نیامد. بازجو که پشت سرم کنار صندلی رو به دیوار ایستاده بود، پس از خواندن جواب چنان با دو دست به سرم کوبید که مدتی گیج بودم. او شروع به فحاشی کرد و بعد ورقه بازجویی را برداشت و از اتاق خارج شد. پس از چند دقیقه برگشت و آنچنان وحشیانه دستم را کشید طوریکه پایم لای صندلی گیر کرد و با صندلی روی زمین ولو شدم، یک لگد به من زد و من را کشید به طرف در خروجی اتاق. از درد لگد و مشتی که به سرم زده بود منگ بودم. مرا از راهرو برد جلوی اتاق شکنجه که قبلا بارها آنرا زیارت کرده بودم. یک دستش در دست من و با دست دیگر در اتاق شکنجه را باز کرد. من نتوانستم با بودن چشم بند داخل اتاق را ببینم، بازجو چیزی گفت و در را بست. به من گفت: فوری با دو دست و دوپای کاملا باز اینجا بایست. ایستادم ، دستها و پاهایم را تا حدی که می شد باز کردم ولی او قانع نبود پاهایم را با لگد چنان باز کرد که نزدیک بود تمام جوارحم گسسته شود. چند دقیقه به چند دقیقه می آمد تا ببیند دست ها و پاهایم را جمع نکرده باشم، مدتی این وضع طول کشید از درد بخود می پیچیدم تا اینکه دستم را گرفت با هم داخل اتاق شکنجه شدیم.
مرا به طرف تخت برد به زور خواباند و پاهایم را داخل قلابهایی که از سقف آویزان بود قرارداد. از زیر چشم بند نظری به اطراف اتاق انداختم. دیدم در اطراف اتاق تعداد زیادی زندانی از سقف آویزان هستند، بعضی ناله می کردند، بعضی بی هوش بودند. منظره ی عجیبی بود. انسانهای قپانی شده. یاد دورانی که بعنوان استاد تغذیه به کشتارگاه تهران برای بازدید می رفتم افتادم. چون خودم یک بار از سقف آویزان شده بودم، درد آنها را که غالبا جوانان زیر ٢۵ سال بودند خوب حس می کردم. تخت آماده شد جوانی در اتاق نیمه تاریک که بوی چرک و خون آن را پر کرده بود کابل برداشت و به جان پای من افتاد. کسی به او گفت : شروع کن ١٠٠ عدد با قدرت تمام. جوانک بسم الهی گفت و شروع کرد. او با تمام توان می زد. گاهی الله اکبر می گفت و تعداد کابل ها را می شمرد. اگر کابلی کمی آرام به پایم می خورد، آنرا نصف کابل حساب می کرد و با یک کابل دیگر آنرا کامل می نمود. نمیدانم کی و در چندمین کابل بی هوش شدم. وقتی از تخت مرا پائین آوردند برای اینکه پایم زیاد باد نکند و نترکد مرا مجبورکرد تا مدتی روی پاهایی که احساس می کردم به وزن کوه هست دویدم و هرگاه از زور درد کمی می ایستادم، همان جوانک با کابل به بدنم می زد و وادارم می کرد حرکت کنم. لازم به یادآوریست که این جوانک پاسدار بنام مصطفی کسی بود که به اتاق ما در بند آموزشگاه می آمد و پیش من درس انگلیسی می خواند! موقعیکه کابل می زد و می شمرد و الله اکبر می گفت صدایش بنظرم آشنا می آمد. بعد از مدتی او را در قزلحصار دیدم و سئوال کردم آیا او بود که به من صد ضربه شلاق زد، گفت بله. گفتم چرا آنقدر محکم، گفت: به من گفته بودند هرچه محکم تر بزنی خداوند بیشتر از تو راضی خواهد شد!
وقتی نگهبان دستم را گرفت تا از اتاق شکنجه خارج کند، اینجا بود که داستان پا و دمپایی که بچه ها تعریف می کردند، برایم پیش آمد. هر چه تلاش کردم پاهای ورم کرده ام را طوری به داخل دمپایی بچپانم نشد که نشد. نگهبان که در این زمینه تجربه بسیار داشت با مسخره بازی به من گفت: حاجی دمپایی ات مگه کوچک شده؟ گفتم، برادر دمپایی ام کوچک نشده، پایم بزرگ شده.
این ماجرا را برای فرزندان دانشجویم که شلاق خورده اند و شکنجه شده اند گفتم تا از آنچه بر سر نسل قبل از آنها آمده آگاه شوند و بدانند چه حوادثی برای هزاران جوان و دانشجوی زن و مرد در این سه دهه پیش آمده. بدانید برای رسیدن به آزادی و یک جامعه ی عاری از ظلم و بیداد هزینه زیادی داده شده است.
در روزهای گذشته شاهد این بودیم که رییس قوه قضائیه و محمود احمدی نژاد، هرکدام با سلب مسئولیت از این اقدام غیر انسانی، دیگری را به عنوان عامل اصلی اجرای این حکم معرفی نمودند. از دیدگاه شما در شرایط حاضر علت اصلی به اجرا گذاشتن احکام شلاق دانشجویان چیست؟ مسئولیت این اقدام بر عهده چه کسی است.
بگذارید در پاسخ سئوال شما من هم سئوالی را مطرح کنم. راستی آیا فکر می کنید آقای لاریجانی رئیس قوه قضائیه و آقای محمود احمدی نژاد رئیس دولت، قدرت آنرا دارند که چنین احکامی را صادر کنند که مسئولیت آنرا به گردن یکدیگر می اندازند؟ آن دستهای پشت پرده و مافوق قانون و آن قدرتهای در سایه که به قاضی دستور می دهند احکام کیلویی صادر کنند و دانشجویان و زنان و مردان آزاد اندیش را به تحمل شلاق محکوم کنند، بطور قطع دارای قدرتی بیش از رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه هستند. کسی در مقام قاضی القضات می گوید در جریان قیام سال ٨٨ فقط یک نفر کشته شده و یا رئیس جمهوری که اعلام می کند ایران آزادترین کشور جهان است، این چنین گفته ها یا ریشه در دروغگویی و یا در بی اطلاعی دارد. آنچه مسلم است علت اصلی به اجرا گذاشتن این احکام، ایجاد رعب و وحشت بین دانشجویان والبته شاید هم خراب کردن یکدیگر است که من فکر می کنم خرابی در حدی است که نیاز به این بازیها نیست.
به نظر شما واکنش درخور جامعه دانشگاهی و مردم ایران در مقابل اجرای حکم شلاق بر بدن دانشجویان چگونه می تواند باشد.
به نظر من واکنش درخور دانشگاهیان و مردم ایران در مقابل احکام شلاق بر بدن دانشجویان این است که به هر نحو ممکن انزجار و تنفر خود را از این اعمال نشان دهند. مردم باید در هر محفل و مجلسی از اینکه با فرزندان آنها چنین رفتاری می شود، انزجار خود را بازگو نمایند و قدرت بدستان را از کار خود پشیمان سازند و دانشجویان و دانشگاهیان به هر طریق که صلاح می دانند به اینکار وحشیانه اعتراض کنند و بدانند این شتری است که فردا در کنار خانه ی آنها می خوابد. بدانید تا من ها ما نشویم و خودی و غیر خودی وجود داشته باشد، تا همه یکی نشویم همین آش است و همین کاسه .
تعداد زیادی از دانشگاه های کشور در روزهای آغازین مهرماه شاهد حضور و تجمع گسترده دانشجویان در اعتراض به مشکلات صنفی و بی کفایتی مقامات مسئول در دانشگاه های کشور بود.این اعتراضات علی رغم تمام فشارهای موجود از سوی نیروهای امنیتی و عوامل آنان در درون دانشگاه، شمار زیادی دانشجوی زندانی و تعداد بسیاری دانشجوی محروم از تحصیل و اخراج شده از دانشگاه ها به وقوع پیوستند. با این وجود، آیا به نظر شما سیاست های سرکوبگرانه حاکمیت در قبال دانشگاه ها با شکست مواجه شده است.
من بارها گفته و نوشته ام که دانشگاه دژ و سنگریست که هرگز از سوی دیکتاتورها تسخیر نخواهد شد. این دژ و سنگر ممکن است بارها و بارها مورد هجوم قرارگیرد و ظاهرا بتوانند تعدادی از بی فرهنگان و نوکران قدرت را مدت محدودی به آن مسلط کنند، ولی نگهبانان و محافظان آن هرگز مرعوب نمیشوند و اجازه نخواهند داد نااهلان در آن جای خوش کنند. بارها به این امر تاکید کرده ام که حاکمیت های ظلم با تمام خشونت و سیاست های سرکوبگرانه ی که بکار می برند، هرگز نمیتواند به آرزوی خود که گورستانی کردن دانشگاههاست برسند و اعمالی از قبیل محرومیت از تحصیل، ستاره دارکردن، زندانی کردن، شکنجه، شلاق و اخراج قادر نخواهد بود دانشگاه را در یک حالت انفعال مطلق که خواست حاکمیت است فرو برد. اگر گاهی سکوتی در دانشگاهها ملاحظه می شود باید استبدادیان مطمئن باشند که دانشجویان و استادان درحال خودسازی و بازسازی هستند تا از حقوق صنفی و اجتماعی خود بهتر دفاع کنند. دانشگاه سنگر آزادی است و تا یک دانشجوی ایران خواه و انساندوست و ظلم ستیز وجود دارد، این سنگر به دست حرّامیان نخواهد افتاد .
در پایان ضمن تشکر از حضور شما در این مصاحبه، چنانچه سخنی با دانشجویان و بازدیدکنندگان سایت دانشجونیوز دارید، بفرمایید.
و اما سخن من با دانشجویان و آنها که خواهان رهایی ایران از چنگال استبدادیان هستند این است که همه چون تن واحد با ظلم و استبداد در ستیز باشید و لحظه ای از افشاگری ظلم هایی که بر شما رفته و آگاه سازی مردم ایران از پای نایستید. شما زنان و مردانی که شلاق این حکومت را بر تنهای خود حس کرده اید، شما خانواده هائیکه رنج از دست دادن پدر، مادر، فرزند، همسر، برادر و خواهر را با تمام وجود در این ٣٢ سال احساس کرده اید، باید، باید و باید این رنجها را منعکس کنید. با نامه یا هر وسیله نماینده حقوق بشر سازمان ملل متحد دکتر احمد شهید را در جریان جنایات انجام شده بگذارید. تا صفحات حاوی حقایق و واقعیتهای این دوران با نوشته های شما افزوده شود تا چشم های تمامی جهان و معامله کنندگان با استبدادیان این پرونده ی هزاران صفحه ای را ببیند. باید پرده ای را که بر روی جنایت ها از دهه شصت تاکنون کشیده شده را پائین کشید تا همگان بدانند چه بر سر دانشجویان و دیگر اقشار ملت ما آمده است و می آید.
دانشجو نیوز